دلــتــنــگــی

زخمهاتو پنهان کن ، اینجا مردم زیادی بانمک شدن !

دلــــــــــــتــــــــنـــــــــــگــــــــــــــی
 
خـــــــــیـــــــــــالــــــــــــات
 
گـــــــــریــــــــــــــــــــــــه
 
بـــــــــــغـــــض
 
 
مــــــــــــن
 
همه مترادفن.........
 
نوشته شده در یک شنبه 29 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 18:38 توسط تینا | |

سقوط ...     


  تاوان پریدن با بعضی هاست...!

 

نوشته شده در یک شنبه 29 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 18:16 توسط تینا | |

گاهـــــــی دلتنگیـــــهایم را زیر نقاب سکوت پنهان میکنم…


باز هــــــم بیصـــــدا دلتنگم

نوشته شده در یک شنبه 29 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 17:49 توسط تینا | |

شايد کسي رو که باهاش خنديدي يه روزي فراموش کني

 

ولي کسي رو که به خاطرش گريه کردي هيچوقت فراموش نميکني....

نوشته شده در شنبه 28 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 10:26 توسط تینا | |

چقــدر باید بگذرد؟؟

تا مـن

در مـرور خـاطراتم

وقتی از کنار تــو رد می شوم.

تنـــم نلــرزد…..

بغضــم نگیــرد….

نوشته شده در شنبه 28 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 10:7 توسط تینا | |

ببخش که گاهی بهانه ات را می گیرد ...

یادش میرود که رفته ای ...

دل است دیگر ...

کمی تو را می خواهد !!!

نوشته شده در جمعه 27 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 12:26 توسط تینا | |

سراغت را از "قاصدک" که می گیرم ، تابی خورده و در دل ابرها، گم می شود.

 

غصه‎ام می گیرد.

 

می دانم ، شرم دارد از اینکه "خبر" دهد رفتنت، همیشگی بود. . . ...

 

نوشته شده در جمعه 27 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 12:17 توسط تینا | |

چندان هم دور نیستی

فـقط به اندازه ی یک "نمیدانـم" از من فاصلـه گرفته ای

آری، "نمیدانم" کجایی...

نوشته شده در جمعه 27 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 12:13 توسط تینا | |

بعضــــــی ها گـــریه نمی کنند !

اما….

از چشـــــم هایشان معـلـوم است که

اشکــــی به بــزرگی یــک سـکــــوت ،

گــــوشه چشـمـشان به کمیــــــن نشــستـه

نوشته شده در پنج شنبه 26 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 11:23 توسط تینا | |

نمی‌خواهم برگردی این را به همه گفته ام!


حتی به تو… به خودم…!


اما نمی‌دانم چرا هنوز برای آمدنت فال می‌گیرم…؟

 
 
نوشته شده در پنج شنبه 26 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 11:19 توسط تینا | |

Design By : nightSelect.com